برخی جملات میتواند برای ما مشکلاتی ایجاد کنند، به خصوص زمانی که بدون فکر کردن درباره معنی واقعی آن هر روزه به کار میبریم.
شیوه فکر کردن و نوع کلماتی که در طول روز به کار میبریم، تعیین کننده نوع واکنش ما به زندگی است. زندگی عمل میکند و ما واکنش نشان میدهیم. بنابراین باید مراقب بود که چه فکری میکنیم چرا که ممکن است بیش از حد لازم برای خودمان درد سر ایجاد کنیم.
برای مثال کلمه نتوانستن را در نظر بگیرید. احتمالا به خود گفتهاید: نمیتوانم
مثلا در این جمله: نمیتوانم انجامش بدم…
آن کار چیست که نمیتوانید انجامش بدهی؟ همین الان کمی فکر کنید!
اغلب مردم در گفتگوهای درونی با خود از چنین جملاتی استفاده میکنند
نمیتوانم وزنم را کم کنم…
نمیتوانم سیگار را ترک کنم…
نمیتوانم او را ببخشم…
نمیتوانم گیتار یاد بگیرم…
هیچ یک از این جملات درست نیست.
دوباره کمی فکر کنید. چه چیزی است که نمیتوانی انجامش بدهی؟
در اکثر موارد چیزی که فکر میکردیم، فکر درستی نیست.
دقت کنید! نتوانستن به معنی انجامپذیر نبودن است، پس اگر نتوانیم کاری را انجام دهیم یعنی با امری غیر ممکن روبه رو هستیم. مثل این که نمیتوانیم مثل پرنده پرواز کنیم با از میان دیوار عبور کنیم و یا صد متر را در یک ثانیه دوید.
در سایر موارد وقتی میگوییم نمیتوانیم کاری را انجام دهیم، در حال به کارگیری کلمه نادرست هستیم.
کاربرد کلمه نمیتوانم درست نیست، بلکه جمله نمیخواهم انجام دهم صحیح است. نمیخواهم به معنی اراده نکردن است، به معنی این که من انتخاب میکنم انجام ندهم. وقتی کلماتمان را تغییر میدهیم، جملاتی که به خود میگوییم در گفتگو با خود، معنای متفاوتی پیدا میکند. نمیخواهم وزن کم کنم،
نمیخواهم سیگار نکشم، نمیخواهم او را ببخشم و یا نمیخواهم گیتار یاد بگیرم. در واقع تمام این موارد امکان پذیر است ولی ما انتخاب میکنیم که انجام ندهیم.
اغلب ما به تغییر کلمات مایل نیستیم، چون ما را با مسئولیت کارهایی که انجام ندادهایم روبه رو میکند. با توجه مطالب گفته شده اگر بگویید نمیتوانم آن کار را انجام دهم، به خود اجازه دادهایم که از مسئولیت شانه خالی کنیم.
وقتی میگوییم نمیتوانم، به خودمان این فرصت را میدهیم که تلاش نکنیم.
اگر نمیتوانی وزن کم کنی- سعی نکن.
اگر نمیتوانی سیگار را ترک کنی- رهایش کن
اگر نمیتوانی ببخشی- به دلخوریات ادامه بده.
با این دیدگاه، ما پیش از آن که شروع کنیم، تسلیم شدهایم.
باید یاد بگیریم که مسئولیت انتخابهایمان را بپذیریم و به طور اگاهانه و ارادی دست به انتخاب بزنیم. هیچ اشکالی ندارد اگر تصمیم بگیریم کاری را انجام ندهیم، منتها باید مسئولیت تصمیمان را هم به عهده بگیریم.
ممکن است تصمیم بگیریم و آگاهانه بخواهیم چنین انتخابهایی کنیم، وزن کم نکنیم، سیگار را کنار نگذاریم و یا کسی را نبخشیم. هیچ اشکالی ندارد، اما سعی نکن خودت را مجاب کنی که این کار شدنی نیست.
پذیرش مسئولیت اعمال و افکارمان باعث میشود وجودمان را تحت کنترل و مدیریت خودمان قرار دهیم و نه اینکه احساس کنیم از سر عادت و هیجان و شرایط محیط کنترل میشویم.
بنابراین هر وقت متوجه شدید که به خودمان میگوییم من نمیتوانم، خوب به کلمه نمیتوانم گوش بده و با آن چالش کن و بعد کمی مکث کن و آن وقت کلمه نمیخواهم را جایگزین کن و ببین این طوری معنای بهتری نمیدهد؟ اگر با به کار بردن این کلمه احساس خوبی پیدا نمیکنیم، معلوم میشود به نقطه درستی رسیدهایم. چرا که این کلمه در یک انتخاب آگاهانهتر مسئولیتپذیری ما را به چالش فرا میخواند.
به شیوه فکر کردنمان توجه کنیم. میتوانیم خودمان را تا حد لازم در تنگنا و فشار تصور کنیم اما باید یاد بگیریم طرز تفکرمان را تغییر بدهیم و آنگاه زندگی به سوی بهتر شدن پیش خواهد رفت
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
درود استاد عزیز
دورود بر شما
سپاس از همراهی تان
پایدار باشید