آیا برای شما پیشآمده که بعد از شرکت در یک سمینار و یا مطالعه یک کتاب با موضوعاتی روبهرو شوید که بگویید از قبل این را میدانستم. چقدر خوب، چقدر عالی، اما از خود بپرسید آیا در حال حاضر از آن استفاده و یا به آن عمل میکنید؟
اگر پاسختان منفی است قول دهید به آنها عمل کنید. در این مقاله قسط داریم به شما راهکارهایی بگوییم تا بتوانید بیشتر از گذشته از دانستههایتان استفاده کنید و به آنها جامع عمل به پوشانید و در زندگی شخصی و کار خود به موفقیت بیشتری دستیابید.
موفقیت به زمان، تلاش، پشتکار و صبر نیاز دارد و تغییرات ماندگار در رفتار مردم از درون آنها آغاز میشود و به بیرون بازتاب مییابد.
مشکل از وقتی شروع میشود که افراد میگویند: من فلان کتاب را خواندم و واقعاً از آن خوشم آمد و عاشق آن هستم. این را باید به یاد داشته باشیم که یادگیری صحیح، به ایجاد تغییر در عملکرد انسان میانجامد و در حقیقت آموختن سفری است از دانش بهسوی عمل. خلأ بین آنچه مردم میداند و آنچه به آن عمل میکنند چشمگیر است؛ یعنی فاصله بین اطلاعاتی که از طریق کتاب، فیلم، شرکت در سمینار کسب میشود و بااینکه چه مقدار آن دانش را به کار میبندیم بسیار زیاد است.
امروزه به لطف وجود فناوری باورنکردنی که همهجا وجود دارد و دسترسی آسان به اطلاعات امکانپذیر میکند تعجبی ندارد که مردم تمایل دارند زمان بیشتری به کسب اطلاعات جدید اختصاص دهند تا اینکه به پیاده کردن اطلاعات بهدستآمده جدید در زندگی روزمرهشان بپردازند.
وقتی شنونده بسیار دقیق در یک سمینار شرکت میکند، فقط پنجاهدرصد ازآنچه را که شنیده به خاطر میآورد و پس از 24 ساعت هشتاد درصد مطالب را فراموش میکند و در پایان هفته کمتر از پنج درصد موضوعات که در سمینار شنیده است را در خاطر شخص میماند این یعنی 95 درصد فراموشی. برای اینکه این موضوع بیشتر روشن شود از شما میپرسم سال گذشته که در سمیناری شرکت کرده بودید چه کسی برایتان صحبت میکرد؟ آیا نام او را به خاطر میآورید؟ یا در مورد چه چیزی صحبت میکرد؟ درست است ما آنچه را که شنیدهایم را درست به خاطر نمیآوریم، بنابراین بهتر است همیشه در سمینارها نتبرداری کنیم و 24 ساعت بعد از سمینار نوشتههایمان را بازخوانی کنیم و خلاصهنویسی کنیم و با خط خوش و مرتب و واضح در یک دفترچه یادداشت بنویسیم. بعضیها مطالبی که نوشتهاند را بعد از سمینار بایگانی میکنند و اگرچند هفته بعد از آنها بخواهیم که بگویند در سمینار چه گذشت وقتی به دست خط خرچنگقورباغه خودش نگاه میکند، خودش هم نمیتواند بخواند. یکی از بهترین راهها این است که اطلاعاتی که در سمینار کسب نمودهایم را به دیگران منتقل کنیم. بهترین روش یادگیری اطلاعات جدید آموختن آن به دیگران است. تعداد کمی از شرکتکنندگان وقتی به سرکار خود برمیگردند به نظرشان بیشازحد گرفتارند و این کار را سخت میکند چون حاضر نیستند نکاتی که بهتازگی کسب کردهاند عمل کنند.
اولین دلیلی که مردم چیزی که یاد میگیرند را فوراً فراموش میکنند این است که اطلاعات تلنبار شده است. آنها از تلنبار شدن اطلاعات در مغزشان خسته میشوند، چون اطلاعات بهآسانی به دست میآید اما تغییر در رفتار و عمل کردن بسیار سخت است. خیلی لذتبخشتر است که مطلب جدید یاد بگیریم تا اینکه بکوشیم آنچه را که میدانیم بکار ببندیم. شایید به همین خاطر است که ما امروزه معتاد اطلاعات شدهایم.
دومین دلیل شایید باعث تعصب شود، آن فیلترهای منفی هستند
هرگاه نکته مثبتی میآموزیم به دلیل وجود اندیشههای بدبینانه حتماً درباره خودمان، باعث میشود آن نکته مثبت را بیارزش ببینیم و باورش نکنیم. این نگرش منفی ما را دائماً عقب نگه میدارد و در مقابل تغییر مقاومت میکنیم. نگرش باز و مثبت و بدون تعصب تنها راه از میان برداشتن فاصله بین دانش و عمل است.
سومین دلیلی که ما دانستههایمان را به کار نمیبریم عدم پیگیری است. بهعنوانمثال: چند نفر سیگاری را میشناسید که میدانند سیگار برای سلامتی ضرر دارد، اما بازهم سیگار میکشند و آن را ترک نمیکنند، چون این عادت در تاروپود آنها ریشه دوانده است و تغییر عادت نیازمند تلاش واقعاً سخت و متمرکز است؛ بنابراین از زیر آن شانه خالی میکنند و خود را توجیه میکنند.
تنها راهحل برای کمک به آنهایی که دارای حجم زیادی از اطلاعات هستند و میخواهند تغییرات دلخواه در زندگیشان به وجود آید این است که 3 نکته که به آن اشاره شد را تکرار تکرار و تکرار کنند. حلقه گمشده همین است. تکرار فاصلهدار یک شیوه آموزشی است که در آن شما هر چیزی را تنها یک مرحله یاد نمیگیرید، بلکه در طول زمان بارها و بارها در معرض آن اطلاعات قرار میگیرید و اینگونه اطلاعات در حافظه بلندمدت ما جا میگیرد. بعضی تکرار فاصلهدار را شرطیسازی رفتاری هم میگویند.
جیم ران استاد موفقیت فردی در جهان میگویید: نمیتوان فردی را استخدام کنید تا بجای شما نرمش کند. اگر قرار است از نرمش کردن چیزی عایدتان شود، خودتان باید آن را انجام دهید، حالا چه نرمش، چه هدفگذاری، چه تمرین یک مهارت جدید و یا هر چیز دیگری که برای موفقیت نیاز دارید. هیچکس نمیتواند بهجای شما این کارها را انجام دهد.
یادگیری بدون عمل بیفایده است.
در پایان از اینکه به من افتخار دادید و این مقاله را مطالعه کردید از شما بینهایت سپاسگزارم. از موفقیت و درخشش شما در زندگی بسیار خوشحال میشوم.