حالش را ندارم…
این جملهای است که بارها و بارها از زبان خودمان و یا دیگران شنیدهایم.
حالش را ندارم درس بخوانم…
حالش را ندارم اتاقم را تمیز کنم…
حالش را ندارم ورزش کنم…
حالش را ندارم به مهمانی بروم…
ما اغلب در زندگی کاری انجام نمیدهیم تا زمانی که حس و علاقه آن بیاید یا واقعا دوست داشته باشیم که آن کار را انجام دهیم.
اما یک سوال پیش میآید که چقدر طول میکشد تا احساس کنید که دوست دارید آن کار را انجام دهید؟ شاید چند دقیقه طول بکشد؟ شاید یک ساعت؟ شاید یک روز؟ شاید یک ماه؟ شاید یک سال؟ نمیدانیم…
مسئله این جاست که وقتی منتظر هستیم تا به جایی برسیم که احساس کنیم دوست داریم کاری را انجام دهیم، در حقیقت منتظر هستیم معجزهای ناگهانی رخ بدهد.
چرا معجزه؟
برای اینکه دلمان میخواهد گوشهای بنشینم و دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری انجام ندهیم و ناگهان موقعیتی پیش بیاید و ما را سرشار از انرژی، انگیزه و خواستن کند و یا نیرویی که ما را ترغیب به انجام کاری کند بدون اینکه حتی از جایمان تکان خورده باشیم.
شما اسم این رویداد را چه میگذارید؟ من نامش را در انتظار برای معجزه میگذارم.
منتظر معجزه نباش، باید معجزه را بیافرینی…
نکتهای که باید بدانیم این است که در زندگی برای شروع هر کاری اولویت با عمل است نه انگیزه. اغلب مردم میگویند انگیزه مهمتر است که کاملا اشتباه است.
اگر به انداره کافی صاحب انگیزه هستید که بسیار عالی است، اما اگر انگیزه نداشته باشید چه؟ آن وقت در انتظار وقوع یک معجزه هستید.
راز پیروزی در زندگی این است: اول عمل کن، انگیزه به دنبالش خواهد آمد.
این در واقع موضوعی است که همیشه اتفاق میافتد. به خاطر بیاورید زمانی که به جایی دعوت شده بودید و میل رفتن را نداشتید، و با خواهش و التماس و اصرار اطرافیان سرانجام قبول کردید. اما بعد از رسیدن مهمانی در کمال تعجب لذت بردید و در واقع خیلی خوش گذراندید.
حالا انگیرهات از رفتن چه بود؟ هیچ.
شما نمیخواستی بروید اما به هر حال رفتید. با عمل کردن، خودتان را در موقعیتی قرار دادید که انگیزه به دنبال آن بیاید. انگیزه و انرژی همراه با عمل ما بالا میرود.
بنابراین، راز انگیزه تنها دست به عمل زدن است. چه آن کار را دوست داشته باشید یا نداشته باشید.
اول عمل کن و بعد انگیزهاش به وجود میآید وانرژي خاص خودت را بیافرین.
موقعیتی را در نظر بگیرید که با دوستانتان قرار میگذارید به سینما بروید، اما مشکلی در محیط کار پیش میآید و وقتی به خانه برمیگردید احساس میکنید حس و حال ندارید به سینما بروید. اگر قرار را برهم بزنید حالتان بدتر میشود و دو مشکل پیدا میکنید. نه تنها روز بدی را پشت سر گذاشتهای، بلکه عصبانی هم هستید چون برنامهتان را هم به هم زدهاید.
پس به هر شکلی که شده به سینما بروید. هر چیزی را که برنامهریزی میکنی انجام بدهید. اجازه بدهید انرژیتان همراهی کند. اول عمل کن، انرژی و انگیزه به دنبالش خواهد آمد.
از این به بعد هر بار که میخواهید به خودتان بگویید حالش را ندارم، یک لحظه مکث کند. به خودتان یادآوری کنید دارید انتخاب میکنید که به انتظار معجزه بنشینید. آن گاه به جایش انتخاب کنید که معجزه را خلق کنید. هر طوری شده دست به عمل بزنید. هر کاری لازم است انجام دهید، چه آن کار را دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید. برای خودتان انگیزه بسازید و سطح انرژی را بالا ببرید.