هدف گذاری و جلوگیری از اهمال کاری، تنها رمز موفقیت
از شنبه شروع میکنم، از ترم بعد تمام درس هایم را میخوانم، از عید امسال با برنامه، تمام کارهایم را می رسانم، می خواهم امسال سه زبان برنامه نویسی و دو زبان بین المللی و یک مدرک تخصصی بگیریم و … آیا این جملات به گوش شما آشنا نیست؟ آیا این جملات به قدری آشنا نیست که گویی خودتان آن ها را این جا نوشته اید؟ به طرز عجیبی ما فکر می کنیم که این دست تفکرات و جملات تنها مختص به ما می باشد و ما تنها رمز موفقیت را به دست آورده ایم و قرار است به زودی مسیر رسیدن به موفقیت را آغاز کنیم. در حقیقت این نوع تفکر و این جملات تکراری و … همه شان به طور عملی معنی از اهمال کاری می باشد. اما در این مقاله ما می خواهیم نگاهی دقیق تر به اهمال کاری بیاندازیم، تعریفی دقیق از آن ارائه دهیم و یک راهکار منسجم و درست برای دور شدن از این معضل بیابیم.
قبل از شروع بحث ذکر این نکته بسیار می تواند مفید باشد که باید چشمانمان را باز کنیم و برخی واقعیات را قبول کنیم. تا زمانی که خود را فریب دهیم و مانند کبک سرمان را زیر برف نگه داریم نه این مقاله و نه هیچ چیز دیگری به کمک ما می آید. بنابراین در این ابتدای مقاله به وضوح و خاضعانه از شما می خواهیم که با خود خلوت کنید و در خلوت اندیشه خود زندگی خود را بازبینی کنید و ببینید که آیا نشانه هایی که از اهمال کاری کنیم یا در ادامه خواهیم گفت وجود دارد یا نه؟ اگر وجود دارد بی مقاومت آن را قبول کنید. چرا که قبول مشکل خود نیمی از مشکل را برطرف می کند. آن نصف دیگر حل مشکل را به ما بسپارید.
اهمال کاری، تعریف و دلایل
همانطور که در بالا گفتیم برای این که بتوانیم مشکلی را حل کنیم باید ابتدا بتوانیم آن مشکل را بشناسیم و آن را تعریف کنیم و دلایل آن را بشناسیم. در همین ابتدا باید قبول کرد که اهمال کاری یک مشکل است، مشکلی که مانع از پیشرفت ما و مانع از دستیابی ما به اهداف زندگی مان می شود. بنابراین با فرض و پایه این که اهمال کاری یک مشکل است شروع به تعریف آن می کنیم.
اگر بخواهیم از لحاظ زبانی و واژه شناسی اهمال کاری را تعریف کنیم. اهمال را در فرهنگ معین سرسری گرفتن، سرپوش گذاشتن و فرو گذاشتن معنی کرده است. در حقیقت در زبان عامه اهمال کاری را می توان همان ماست مالی کردن معنی کرد. اما این یک تعریف بسیار کلی و البته کیفی است که چندان نمی تواند به ما کمک کند.
در تعریف اهمال کاری به نظر راه از سوی مشخص کردن دلایل اهمال کاری می گذرد. اولین و مهمترین دلیل اهمال کاری، هربه بزرگ و زیرکانه دنیا می باشد. این فریب، تصور داشتن زمان بسیار است. در حقیقت وقتی فکر می کنیم چند وقت برای انجام کاری زمان داریم، این زمان زیاد ما را در یک دور باطل غرق می کند. شاید فکر بکنید که دومین دلیل اساسی و مهم این اهمال کاری نداشتن هدف خاص و مشخص است که این نیز از کمدی های جهان ماست چرا که باید گفت زمانی این مشکل ایجاد می شود که هدفی باشد و ما به سوی آن هدف درست حرکت نکرده باشیم. از این رو می توان گفت که برعکس چیزی که فکرش را میکنیم داشتن هدف باعث به وجود آمدن اهمال کاری می شود. از طرف دیگر برای داشتن موفقیت داشتن هدف از لزومیاتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بنابراین در اینجا به یک نکته اساسی می رسیم و آن این که هیچ گاه نمی توانیم اهمال کاری را به صفر برسانیم بلکه تلاش ما این است که آن را کاهش دهیم.
راهکار فرار
در بالا دو دلیل بسیار بزرگ و مهم را در به وجود آمدن معضلی به نام اهمال کاری بیان کردیم. توجه داشته باشید که در این دلایل به هیچ عنوان ویژگی های فردی و خصوصیات اخلاقی و شرایط اجتماعی و جامعه و زندگی و … بیان نشده است. هدف ما از بیان نکردن این موارد این بود که اولا این مقاله برای یک طیف خاص نمی باشد و ما اشراف بر تمام شرایط نداریم و دوم این که اساسا بر این قضیه معتقدیم که اگر بخواهید می توانید این مشکل را حل کنید و با بیان نکردن مشکلات محیطی و شرایط دیگر قصدمان این بود که بهانه را برای شما ببندیم و با در نظر گرفتن دو دلیل عمده درصد اهمال کاری را پایین بیاورید.
اما این همه سخن گفتیم تا در این جا به این نکته برسیم که راهکار اصلی چیست؟ مسلما برای رسیدن به این پاسخ باید با دو دلیل گفته شده بازی کنیم و سعی کنیم آن ها را در راستای هدف خود تغییر دهیم. بنابراین در حقیقت مشکل دو تا می باشد. اول زمان و دوم هدف. اما خوشحال باشید که راه حل یکی است و آن این است که اولا زمان را بیشتر از 24 ساعت نباید در نظر بگیرید. یعنی هیچگاه اهدافتان را بالاتر از 24 ساعت چینش نکنید.
بیایید قبول کنیم که انسان ها نهایتا 10 درصد از مغز خود می توانند استفاده کنند که نمی از آن نیز در اختیار اعمال معمولی چون خوردن و آشامیدن و نفس کشیدن و … است. نیمی دیگر نیز اگر بخواهد در اختیار هدف پردازی و رویا پردازی ها بشود، در این صورت ما باید چه کنیم؟ در حقیقت هرچه اهدافتان بالاتر از 24 ساعت باشد درصد بیشتری از ذهنتان را درگیر رویا پردازی خواهید کرد. از این رو قبول کنید و باور کنید که نهایت وقت شما تنها و تنها 24 ساعت می باشد.
یک هدف در 24 ساعت
حال که قبول کردیم که تنها 24 ساعت وقت داریم نوبت به این می رسد که اهداف خود را مشخص کنیم. معمولا هر کدام از ما در زندگی اهداف های بلند پروازانه زیادی داریم. از تبدیل شدن به یک موزیک دان بزرگ تا برترین دانشمند قرن. اما حقیقت یک چیز است و آن این که 24 ساعت تنها و تنها ظرفیت تحمل یک هدف تخصصی و اصلی را دارد. یعنی شما نمی توانید هم زمان هم برنامه نویس شوید و هم در بورس موفق شوید. حال انتخاب یک هدف با خودتان است. هدفی را انتخاب کنید که مدتی روی آن زحمت کشیده اید و برایش زمان و پول هزینه کرده اید.
اگر بخواهیم راهکار خود را خلاصه کنیم می توانیم بگویم : یک هدف در 24 ساعت، رمز مقابله با اهمال کاری می باشد. اما همه 24 ساعت را مسلما نمی توانید برای هدفتان صرف کنید. چرا که زندگی عمومی نیازمند وقت است. اما برنامه ریزی برای آن بسیار ساده است. به خصوص که زندگی را تنها در 24 ساعت خلاصه کردیم و اعمال عمومی زندگی معمولا تکراری و روتین می باشند. از طرف دیگر وقتی شما یک 24 ساعت را با این شیوه اداره کنید و به هدفتان یک روز نزدیک شوید روز بعد نیز همان را تکرار خواهید کرد. و کمتر در معرض خطر اهمال کاری قرار خواهید گرفت.