آیا تا به حال خواستهاید رفتاری را درون خود تغییر دهید؟
اگر جواب شما مثبت است به شما تبریک میگویم چرا که در حال رشد هستید.
قبل از اینکه چیزی را تغییر دهید باید بدانید چه چیزی را میخواهید تغییر دهید. برای این کار ابتدا باید آن رفتاری که در خود میبینید و دوست ندارید و برای شما دردسر ساز است را پیدا کنید. مثلا شاید آدمی هستید که بیش از اندازه از دیگران انتقاد میکنید و یا آدمی هستید که به راحتی نمیتوانید به دیگران نه بگویید. شاید از ورزش کردن اجتناب میکنید و یا خیلی کار میکنید و نمیتوانید آرام بنشینید.
وقتی فهمیدید چه چیزی را میخواهید تغییر دهید، در مرحله بعد باید خودتان را مورد مشاهده قرار بدهید. مشاهده کردن خود، نوعی دروننگری است. یعنی به تماشای کارهایی که انجام دادهایم بنشینید و از خود بپرسید چرا آن کار را انجام میدهم؟ درون نگری یعنی فکر کردن درباره خود و به اصطلاح در حین انجام کار مچ خود را گرفتن.
نگاه کردن به درون خود ممکن است خطرناک باشد چرا که چیزهای بیشتری درباره خودتان میفهمید. باید به خاطر داشته باشید که وقتی درباره خود به بینشی دست پیدا میکنید، رها کردن آن بسیار دشوار است. بعد از شناخت خود، هیچ کس نمیتواند همان آدم سابق باقی باشد.
بنابراین برای تغییر خود، هر روز یک رفتار را انتخاب کنید و بعد به نظاره کردن خود بنشینید. خیلی زود صدایی با شما شروع به حرف زدن میکند. این همان صدای وجدان شماست که چیزی شبیه این را میگوید: ببین، دوباره این رفتار را انجام دادی. دوباره انتقاد کردی. باید میگفتی نه، اما گفتی بله. میتونستی از پلهها بالا بری اما با آسانسور رفتی.
شنیدن چنین گفتگوهایی خبر خوبی است و باید آن را به فال نیک گرفت، چرا که نشان میدهد در حال پیشرفت هستید. قبل از این رفتار تکراری در زندگی انجام میدادید، چون فکر میکردید اشکالی ندارد. قبلا تشخیص نمیدادید که این رفتار میتواند یک مشکل باشد. اما از این به بعد در حین انجام کار نادرست مچ خودتان را میگیرید و چرا که آگاهیتان نسبت به قبل بیشتر شده است.
به نگاه کردن به درون خود ادامه دهید و هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، صدای دورنیتان را بهتر و واضحتر میشنوید که میگوید: مراقب باش! آن رفتار را دوباره انجام نده. در عمل خیلی سریع مچ خودتان را میگیرید و نسبت به آنچه انجام میدهید آگاهتر میشوید و برای تغییر، نیروی بیشتری به کار میبرید.
درنهایت صدا میگوید: داری آن رفتار را انجام میدهی. اما شما آن کار را نمیکنید و دست به انتخاب دیگری میزنید. چرا که به قدر کافی آموختهاید و میدانید چگونه قبل از عمل، مچ خود را بگیرید. در نتیجه کنترل بیشتری روی خودتان دارید و میتوانید رفتار مشکل ساز را کنار بگذارید. به محض این که خودتان و رفتار دردسرسازتان را متوجه شوید، میتوانید به طور موثر رشد کرده و به فرد پختهتری تبدیل شوید که به الگوهای کهنه گذشته بر نمیگردد.
هر زمانی که یک تغییر را به طور موفقیت آمیز در خودتان ایجاد کردید، به دنبال مسئله و تغییر جدیدی باشید و مجددا در یک روز عادی به مشاهده درون خود بپردازید. خیلی زود دوباره آن صدا را میشنوید و آن صدا شما را به سوی تغییر بیشتر راهنمایی میکند.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی
سپاسگزارم